مدرسه با نشاط(ویژه بیستمین دوره پرسش مهر ریاست جمهوری)



تفاوت نشاط با شادی از دیدگاه اسلامی

شادی و نشاط ارتباط تنگاتنگی با یکدیگر دارند، به گونه‌ای که شادی را می‌توان یکی از عوامل نشاط دانست. حضرت علی علیه السلام می‌فرماید: السُّرورُ یَبسُط النَّفسَ وَ یُثیر النِّشاطَ؛ شادی باعث انبساط خاطر و سبب نشاط انسان می‌شود۱ در بیشتر اوقات،‌ این دو واژه را به یک مفهوم در نظر می‌گیرند، ولی میان این دو حالت روانی انسان، تفاوت وجود دارد. شادی که معادل عربی آن، فرح و سرور است، به معنای خوش‌حالی و خشنودی است که نمود آن بیشتر در خنده و تبسم است، ولی نشاط و شادابی به معنای سرحال بودن و سرزندگی و میل و رغبت به کار داشتن است که در فعالیت و تکاپو آشکار می‌‌شود. ازاین‌رو، می‌توان گفت گاهی نشاط و شادی، هر دو با هم جمعند و آن زمانی است که فرد هم شاد است و هم سرحال و بانشاط و زمانی از هم جدایند؛ یعنی گاهی فردی بانشاط و سرحال است، ولی شاد نیست. به عبارتی، او کارهای خود را با میل و رغبت انجام می‌دهد، ولی خندان نیست، مانند پیامبران که از گمراهیِ دیگران ناراحتند و با این حال، با نشاط به ارشاد آنان می‌پردازند و چون به وظیفه خویش عمل کرده‌اند، لذت می‌برند. در مقابل، گاهی فردی شاد و خندان است، ولی نشاط لازم برای انجام امور خود را ندارد، مانند فرد افسرده‌ای که بر اثر عوامل خارجی برای چند لحظه خندان است. دلیل ما بر این تفاوت، روایت‌های زیر است که با تکیه بر آنها می‌توان به‌روشنی به گونه‌گونی این دو واژه رسید:
۱. امام جعفر صادق علیه السلام می‌فرماید: یکی از لشکریان عقل، نشاط، ضد آن ـ یکی از لشکریان جهل ـ کسالت است و شادی ضد آن اندوه است».۲
امام در این روایت، شادی و نشاط را جدای از یکدیگر بیان کرده و هریک را از لشکریان عقل به شمار آورده است.
۲. حضرت علی علیه السلام می‌فرماید: به عمل [خود] ادامه بده، چه در حال نشاط و چه در حال سستی و کاهلی».۳
۳. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نشانه‌های ریاکار را چنین برمی‌شمارد: ریاکننده سه علامت دارد: وقتی تنهاست تنبل و بی‌حال است، وقتی کسی نزد اوست، بانشاط و سرحال است و دوست دارد در همه کارها ستایش شود».۴
این روایت‌ها، نشاط را در برابر کسالت بیان کرده‌اند. بنابراین، از مقابله این واژه‌ها درمی‌یابیم که در روایت‌ها، نشاط به معنای سرزندگی، فعالیت، جنب‌وجوش و حال و حوصله داشتن برای کارها به‌ویژه انجام عبادت است. علامه مجلسی در ادامه روایت سوم می‌گوید: نشاط گاهی پیش از عمل بوده و موجب شروع در عمل می‌شود و گاهی پس از شروع کار بوده و باعث تطویل و نیکو به جا آوردن آن می‌شود».۵
در روایت‌های فراوانی، کسالت نهی شده و دلیل آن نیز چنین بیان شده است: از تنبلی بپرهیزید؛ زیرا تنبلی ضرر دنیا و آخرت را به دنبال دارد، کلید هر شر است و موجب کم بهره بردن از دنیا می‌شود».۶
افزون بر اینکه از معنای لغت نیز می‌توان به این دوگانگی دست یافت: نَشِطَ» (نَشاط) یعنی سرزنده بودن، بانشاط بودن، پرکار بودن، شاد بودن، خوش بودن (یا شدن)، تحرک داشتن، پرشور بودن، ذوق و شوق داشتن؛ و النشاط فی» یعنی فعال بودن، پرجنب‌وجوش بودن، نیرو به خرج دادن؛ و النشاط لـِ » یعنی علاقه داشتن، هیجان داشتن (نسبت به کاری)، ذوق و شوق به خرج دادن، . .۷


۱.غررالحکم و دررالکلم، ج1، ص107، ح2045. ۲. اصول کافی، ج1، ص 20. ۳. بحارالانوار ج 77، ص 238. ۴. همان، ج 72، ص 288. ۵. همان. ۶. همان، ج 78، صص 175و 180 و 187 و 199 و 321. ۷. آذرتاش آذرنوش، فرهنگ معاصر عربی ـ‌ فارسی، ص 69.

 


آخرین مطالب

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها